معرفی
«کتابخانهی عجیب» نوشتهی «هاروکی موراکامی» را «بهرنگ رجبی» به فارسی برگردانده است. در توضیح پشت جلد کتاب آمده است: «پسر بچهای تنها، مرموز، و مردی که لباس گوسفند به تناش دوخته شده، نقشه میکشند از کتابخانهی پیچ در پیچ و ترسناکی فرار کنند، کتابخانهای ساختهی تخیل بیمرز هاروکی موراکامی که تخصصش آمیختن واقعیت و وهم است.» در بخشی از داستان میخوانیم: «دلم برای آقاگوسفندیه سوخت و همین بود که رفتم توی سلول. یک تخت خواب ساده داشت، یک میز، یک روشویی. سر و ریختش اصلاً چیزی نبود که بشود بهش گفت تمیز. خمیردندانش با طعم توت فرنگی بود، طعمی که من تحملش را ندارم. آقاگوسفندیه داشت با چراغ رومیزی بازی بازی میکرد؛ هی روشن و خاموشاش میکرد. با نیش باز رو کرد به من و گفت "هی، این رو ببین. خیلی قشنگه ها! هاه؟" آقا گوسفندیه گفت "من روزی سه وعده غذا برات میآرم. ساعت سه هم برای میان وعده بهت دونات میدم. دوناتها رو خودم درست میکنم، برای همین تُرد و خوشمزهن." دونات تازه یکی از چیزهای همیشه محبوب من است. "خیله خب، حالا لنگهات رو دراز کن." پاهایم را دراز کردم.» کتاب حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.